معنی پژواک صدا

حل جدول

فارسی به انگلیسی

لغت نامه دهخدا

پژواک

پژواک. [پ َژْ / پ ِژْ] (اِ) آوازی که در کوه و گرمابه و دره و گنبد و مانند آن پیچد. صدا. آواز منعکس. عکس الصوت.

فرهنگ معین

پژواک

(پِ) (اِ.) بازتاب صدا در کوه، طنین.

نام های ایرانی

پژواک

دخترانه و پسرانه، صدایی که حاصل تکرارا صدا پس از برخورد به مانع وبازتاب آن است

فرهنگ فارسی هوشیار

پژواک

(اسم) انعکاس صوت در کوه صدا. توضیح این کلمه بصورت (بژوال) تصحیف شده.

فرهنگ عمید

پژواک

صدا، انعکاس صوت در کوه یا زیر گنبد،
آوازی که در کوه بپیچد،
(فیزیک) صدای حاصل از تکرار صوت به سبب انعکاس امواج صوتی،

مترادف و متضاد زبان فارسی

پژواک

انعکاس، بازتاب، طنین

فارسی به عربی

پژواک

انعکاس، صدی

فارسی به آلمانی

پژواک

Echo (n) [noun]

معادل ابجد

پژواک صدا

1124

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری